چرا روند مهار تورم کند است؟/ جزییات تسویه غیرمتعارف طلب ارزی ایران
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۰۷۴۴۹
وزیر امور اقتصاد و دارایی توضیحاتی را درمورد تورم، نرخ ارز، ارزهای بلوکه شده و... ارائه کرد.
به گزارش ایسنا، سید احسان خاندوزی در گفتوگو با همشهری به این سوال که ریشه تورم بالا بهویژه در دوران فعلی را در چه عاملی میبینید، پاسخ داد:
جدا از عوامل انتظاری و روانی که با عوامل واقعی تورم همراه میشود، ما از گذشته در اقتصاد ایران یک وابستگی ساختاری مزمن داشتهایم و آن نقشی است که ارزهای تجاری خارجی بر متغیرهای داخلی اقتصاد ایران دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دو سال سپری شده از عمر دولت، برای رفع این چالشها، در مقابله با تورم، راهحل شما چه بود؟
دولت برای اینکه مسئله تورم را حل و سرعت رشد موتورهای خلق تورم را کندتر کند، نیاز داشت بر این دو دسته عوامل ساختاری داخلی و خارجی متمرکز شود. درواقع علاوه بر روشن بودن موتورهای داخلی خلق تورم، موتور بیرونی یا خارجی هم این چالش را بغرنجتر کرده بود؛ چنانکه در دولت قبل در ۲سال ۹۷ و ۹۹ شوک و جهش ارزی را تجربه کردیم که البته موج این نوسان تا زمان دولت سیزدهم ادامه پیدا کرد و در تابستان۱۴۰۰ به نقطه جوش آن موج صعودی رسیدیم. شاخص تورم تولیدکننده در اردیبهشت۱۴۰۰ به بالای ۱۰۳درصد و شاخص تورم مصرفکننده در شهریور۱۴۰۰ بهبالای ۶۰درصد رسید.
شما قبل از تصدی وزارت و در زمان نمایندگی مجلس در یک برنامه تلویزیونی گفته بودید که اگر دولت بعدی هیچ کاری هم انجام ندهد، نرخ تورم پایین خواهد آمد. چرا این پیشبینی به وقوع نپیوست؟
من آن پیشبینی را در خرداد سال۱۴۰۰ مطرح کردم. آن اتفاق رخ داد؛ چنانکه شاخص تورم از شهریور۱۴۰۰ به بعد، یعنی پس از استقرار دولت سیزدهم، در مدت ۷ماه بهصورت مستمر کاهش پیدا کرد. این کاهش حتی بیش از آن ۱۰درصدی بود که پیشبینی کرده بودم. بهواقع شاخص تورم در آن دوره نزدیک به ۲۰درصد پایین آمد، اما از اردیبهشت سال۱۴۰۱ اتفاقات دیگری رخ داد که باعث شکلگیری روند جدید تورمی شد.
چه اتفاقاتی؟
در حوزه داخلی حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و در حوزه تحولات خارجی تورم غذا در جهان و جنگ اوکراین.
به کاهش نرخ تورم در یک دوره ۷ماهه، در آغاز کار دولت سیزدهم اشاره کردید. سیاستی که در آن مقطع برای مهار تورم اعمال کردید، چه بود و چرا ادامه نیافت؟
دولت آقای رئیسی زمانی شروع بهکار کرد که به جهت داخلی، موتورهای تورمی بودجهای و بانکی فعال بودند؛ حتی خیلیها میگفتند در همان ماههای نخست ناچار خواهید شد برای اداره دولت به استقراضهای بزرگ روی بیاورید. نامهای که بین آقایان محمود واعظی و محمدباقر نوبخت در تابستان۱۴۰۰ ردوبدل شده بود، نشان میداد که خزانه خالی شده است. هنر ما این بود که روی متغیرهای اساسی تورم متمرکز شویم. سعی شد کمترین میزان استقراض در سال۱۴۰۰ انجام پذیرد که اثر آن در همان سال خودش را نشان داد. در سال۱۴۰۱ یک عنصر دیگری را هم مدنظر قرار دادیم به این معنا که نهتنها استقراض از بانک مرکزی را به حداقل رساندیم، بلکه حتی از تنخواهی که طبق قانون، دولت میتوانست برای نیازهای میانسالی هزینه کند، استفاده نکردیم. سختگیری بسیار زیادی از طرف سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد صورت گرفت تا انضباط مالی دولت رعایت شود؛ آنهم در شرایطی که برخی با ادعای مصلحتاندیشی توصیه میکردند دولت برای اینکه دل اقشار مختلف مردم را بهدست آورد، بهتر است بیشتر خرج کند و حقوقها را افزایش دهد تا محبوبیت کسب کند، اما دولت این کار را نکرد. اقدام دیگر، نظارت بر خلق پول در بانکها، کنترل ترازنامه بانکها و تعیین سقف رشد ترازنامه بانکها در سال۱۴۰۱ بود؛ حتی بهرغم نارضایتی بخشی از فعالان اقتصادی، سیاست اعمال انضباط پولی در شبکه بانکی و همچنین انضباط مالی دولت با جدیت پیگیری شد.
خروجی این اقدامات چه بود؟
نتیجه این سیاستها، کاهش نرخ رشد نقدینگی به مرز ۳۰درصد در اسفند۱۴۰۱ بود. درواقع دولت نهتنها به منابع بانک مرکزی دستاندازی نکرد و از این ناحیه به تورم دامن نزد، بلکه همزمان بهخوبی مدیریت بودجهای را انجام داد؛ بهطوریکه بیش از ۸۵درصد سال قبل از آن، اعتبارات به پروژههای عمرانی اختصاص پیدا کرد. در محور خارجی نیز اقداماتی در دولت انجام شد؛ البته باید توجه داشت که نتیجه دادن راهبرد سیاست خارجی دولت آقای رئیسی، یعنی توسعه تعامل با همسایگان و موفقیت دیپلماسی اقتصادی، زمانبر است، اما مجموعه سفرها، رفتوآمدها، توافقها و احیای روابط با شرکای تجاری آسیایی اعم از روسیه، چین و سایر کشورها باعث شد تا نشانههای آن در رشد درآمدهای نفتی دولت ظاهر شود. در سال۱۴۰۱ هم این اثرات به بخشهای غیردولتی و غیرنفتی سرایت کرد؛ بهطوری که صادرات غیرنفتی (بدون نفت، میعانات و برق) به حدود ۵۳میلیارد دلار رسید و رکورد صادرات غیرنفتی تاریخ ایران براساس ارزش دلاری شکسته شد. بهاینترتیب، قصه ارز و لنگر کردن آن برای نگه داشتن کشتی اقتصاد ایران، وضع بهتری پیدا کرد؛ بهگونهای که در یک سال نخست فعالیت این دولت، نرخ ارز در بازار آزاد فقط حدود ۱۰درصد رشد کرد که نشان میداد بازار ارز کنترل شده و گشایشهای خارجی به رشد صادرات غیرنفتی انجامیده است، اما متأسفانه ناآرامیهایی که بعد از فوت مهسا امینی شکل گرفت، دشمنان ایران را مجاب کرد تا فشارها را به نقطهای منتقل کنند که اتفاقا دولت خوب عمل کرده بود و این نقطه، ایجاد تلاطمهای ارزی بود. آنها تلاش کردند از مسیر کانال ارز به افزایش سطح عمومی قیمتها و رشد تورم دامن زده و از آنجا به سفره معیشت مردم فشار بیاورند.
همین موضوع موجب شد بهرغم تلاشهایی که صورت گرفته و سیاستهایی که اجرا شده بود، ازجمله تغییر رئیسکل بانک مرکزی برای اتخاذ سیاستهای جدید ارزی، بخشی از این طرح دشمنان محقق شود؛ بهطوری که از ابتدای زمستان سال۱۴۰۱ شاهد نوسان نرخ ارز و بهدنبال آن تغییراتی در سطح عمومی قیمتها و تورم بودیم. همین موضوع وضع تامین سفره معیشت خانوارها را در پایان سال گذشته سخت و دشوار کرد.
درواقع شما اعتقاد دارید ریشه تورم در نیمه دوم سال گذشته ناشی از نوسانات ارزی بود؟
دقیقا؛ نقطه پیشران کوتاهمدت تورم، نوسانات ارزی در زمستان پارسال بود. دولت برای اینکه وضع را اصلاح کند، موج دیگری از دیپلماسی اقتصادی را در دستور کار قرار داد. در نتیجه از اواخر اسفندماه سال گذشته احیای روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین شروع شد. در سال۱۴۰۲ هم با بقیه کشورهای منطقه ازجمله از کانال عمان با مصر مذاکراتی انجام شد. همچنین برای آزادسازی منابع بلوکه شده، دیپلماتهای ایرانی مذاکراتی را آغاز کردند. بانک مرکزی هم موضوع استفاده از افزایش سرمایه ایران در صندوق بینالمللی پول را دنبال کرد. در مسیر یادشده بهدنبال این هدف بودیم که برگردیم به نقطهای که اثر عامل نوسان ارزی بر تلاطم تورمی را کاهش دهیم.
آیا موفق بودهاید؟
در حال حاضر، براساس فهم ما از موقعیت کنونی، موتورهای داخلی تورم با پایش دقیق و بهطور سختگیرانه در حال کنترل شدن هستند و در سطح روابط خارجی نیز تحولات خوبی در زمینه تجارت خارجی و سرمایهگذاری خارجی رخ داده و آزادسازی منابع ارزی از ابتدای سال۱۴۰۲ سرعت گرفته است. در هسته سیاستگذاری اقتصادی دولت نیز بین بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد هماهنگی بهتری رخ داده است که مجموعه این عوامل باعث شده تا چشمانداز کنترل تورم بهبود یابد.
اما با وجود این بهنظر میرسد روند مهار تورم کند است. علت چیست؟
دقت کنید اگر دولت بهطور خاص فقط با چالش تورم مواجه بود، میتوانست اقدامات دیگری هم برای مهار تورم انجام دهد، اما هیچ تدبیر و اصلاح اقتصادیای بدون هزینه نیست. ناچار هستیم در حوزه اقتصاد کلان بهگونهای اقدام کنیم که مانع رشد اقتصادی نشده و سختگیری در حوزه کنترل تورم باعث خشکسالی منابع مالی برای تولیدکنندگان نشود.
چطور میخواهید بین دو سیاست مهار تورم و جلوگیری از رکود، توازن ایجاد کنید؟
اتفاقا، امسال در ۲هدف کنترل تورم و رشد اقتصادی، تقارن وجود دارد. تلاش ما این است که در کنار تسهیلی که در سطح روابط خارجی ایجاد شده، بتوانیم در حوزه داخلی در زمینه بهبود وضعیت مجوزهای کسبوکار و احیای پروژههای سرمایهگذاری نیز اقدامات لازم را انجام دهیم. در شرایط کمبود منابع باید سیاست هدایت اعتبار را دنبال کنیم تا به بخشهای تولیدی اصابت کند. باید از طریق بانک مرکزی این نظارت را انجام دهیم، اما نه بهمعنای نظارت کلان که مثلا نسبت کفایت سرمایه بانکها به ۸درصد برسد که پارسال رخ داد، بلکه امسال در سطح دیگری دنبال این هستیم؛ در سطح خرد هم باید ببینیم بانکها پشتیبانی لازم را از تولید میکنند یا نه؟ یا اینکه روند تسهیلات بانکی تا چه اندازه مربوط به استمهال و تجدید تسهیلات قبلی است و چه سهمی به تسهیلات جدید برای تامین سرمایه ثابت و سرمایه در گردش اختصاص دارد تا بتواند مشکلات بخشهای تولیدی را حل کند؟ اگر این تدابیر اجرایی شود، آن وقت ما به تعادل و توازن به نسبت مطلوبی در مهار تورم و رشد تولید میرسیم.
بهنظر میرسد حذف ارز ۴۲۰۰تومانی ترمزی در مسیر کنترل تورم بود که البته خود شما هم در ابتدای صحبتتان به آن اذعان داشتید. حالا اگر به همان مقطع اجرای این سیاست برگردید، آیا همچنان از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی حمایت میکنید؟
حذف ارز ۴۲۰۰تومانی نقطه اشتراک بسیاری از صاحبنظران اقتصادی کشور بود. از منظر اسناد رسمی و تکالیف قانونی هم دولت باید در سال۱۴۰۰ ارز ۴۲۰۰تومانی را حذف میکرد؛ البته این کار باید در دولت قبل انجام میشد. در ابتدای دولت سیزدهم هم برنامه این بود که این کار صورت پذیرد؛ زیرا این تکلیف مجلس به دولت برای حذف ارز ۴۲۰۰تومانی از ابتدای شهریور۱۴۰۰ بود. اما خود من جزو کسانی بودم که به آقای رئیسی پیشنهاد دادم با توجه به شروع کار دولت و از آنجا که نیاز بود در آغاز کار دولت یک انتظامی در حوزه مدیریت اقتصادی ایجاد شود، تا حد ممکن این کار به تأخیر بیفتد تا در ماههای نخست شروع بهکار وارد یک سیاست چالشبرانگیز و خطیر نشویم.
در آن مقطع، مجوز رهبر معظم انقلاب خیلی به دولت کمک کرد؛ چراکه طبق قانون، دولت مجاز به خرج کردن بیش از ۸میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰تومانی برای تامین نیاز ارز واردات کالاهای اساسی نبود، اما دولت توانست مجوز هزینهکرد بالاتر از ۸میلیارد دلار را از رهبری بگیرد؛ به این ترتیب، تکلیف سال۱۴۰۰ را به سال بعد موکول کردیم که در سال۱۴۰۱ این سیاست اجرایی شد.
توجه داشته باشید حفظ ارز۴۲۰۰ تومانی به توان تولیدی کشور آسیب میزد؛ چون بسیاری از محصولات تولید داخل با این نرخ، قابلیت تولید و رقابت نداشتند. این نرخ البته در جذاب شدن واردات هم اثر گذاشته بود، اما با حذف این ارز بدون اینکه مصرف مردم دچار افت شود، واردات بسیاری از کالاها کاهش یافت؛ چراکه بسیاری از واردکنندگان از محل همین رانت ارزی ارتزاق میکردند.
البته پیشنهاد وزارت اقتصاد در همان مقطع، این بود که حذف ارز ۴۲۰۰تومانی به شکل تدریجی صورت گیرد؛ مانند کاری که در حوزه آرد و نان اتفاق افتاد. همانطور که میدانید، وزارت اقتصاد یک برنامه جایگزین را برای جلوگیری از هدررفت نان و آرد و قاچاق آن اجرایی کرد؛ این روش میتوانست در مورد سایر کالاها هم اجرا شود. به باور ما روشهای جایگزین خیلی بهتر از تکیه صرف بر سیاست قیمتی در اقتصاد جواب میدهد؛ بهویژه در جامعهای که آستانه تحملش بهعلت تورم بالای سالهای اخیر پایین آمده است.
در روزهای اخیر قیمت ارز تا حدودی کاهش یافته است. چشمانداز آینده بازار ارز را که طبق گفته خود شما موتور اصلی و محرک تورم هم هست، چگونه میبینید؟ برنامه دولت برای مدیریت بازار ارز، چیست؟
همانطور که پیشتر مطرح کردم در سیاست داخلی و خارجی به این سمت رفتهایم که بازار ارز به آرامش برسد. فعالان اقتصادی هم احساس کردهاند از شرایط سخت تورمی در حال عبور هستیم. یادم هست در اسفندماه سال گذشته در جلسهای به فعالان اقتصادی و رسانهای اعلام کردم که قرائن مشهود نشان میدهد، روند نوسانات بازار ارز و مسائل تورمی در حال بهبود است و حالا آن وعده در حال محقق شدن است و دولت از طریق سیاستهای ویژه ازجمله مدیریت تخصیص ارز و مقابله با سوداگران ارز، در حال تداوم این روند است.
در حوزه دسترسی به ارزهای بلوکه شده چه اقدامی انجام شده است؟ آیا ارزها و دلارهای آزاد شده به شکل اسکناس در بازار آزاد عرضه خواهند شد؟ سیاست دولت برای هزینهکردن آن چگونه است؟
سیاست ما این است که امکان صدور حواله برای واردات کالاهای اساسی فراهم شود؛ یعنی به این معنا نیست که بهعنوان مثال دلاری بهصورت اسکناس و فیزیکی در قالب پرواز وارد کشور شود، بلکه بانکها و صرافیهای کشور این امکان را پیدا میکنند که کار نقل و انتقال ارز مورد نیاز برای واردات را انجام دهند.
یعنی قرار است از این طریق به ارزهای بلوکه شده در خارج از کشور دسترسی پیدا کنید؟
این اتفاق، محدود به ارزهای بلوکه شده نخواهد بود.
چگونه؟
همین الان بسیاری از ارزهای صادراتی از روشهای غیرمتعارف مورد استفاده قرار میگیرند. این روش فقط مورد استفاده ایران نیست و کشورهای آسیایی بسیاری به سمت نقل و انتقال غیرمتعارف ارز در بسترهایی خارج از سوئیفت و نظایر آن حرکت کردهاند؛ حتی چین هم که تحت تحریم قرار ندارد خودش بخش زیادی از تجارت خارجیاش را به سمت تسویه غیرمتعارف برده که البته اکنون دیگر خیلی هم غیرمتعارف نیست و چنانکه گفتم کشورهای دیگر نیز همین مسیر را دنبال میکنند. پیامرسانهای غیرسوئیفتی و تجارت بدون دلار و یورو و پیمانهای پولی، مکانیسم جذابی است که ما هم آن را دنبال میکنیم و بخش زیادی از صادرات محصولات فولادی و پتروشیمی ایران با بهرهگیری از همین مکانیسمهای تبدیل ارز به کالا صورت میگیرد.
یعنی درواقع از یک سازوکار تهاتری بهره میگیرید؟
بله، البته به این معنا نیست که صادرات ما با ارزهای جهانروا صورت نمیگیرد؛ چنانکه از قبل هم گفتهایم به این معناست که نیازهای وارداتی صنایع را با همین روش تامین میکنیم. سازوکار تهاتری مدتهاست که اجرا میشود. اصرار بر اجرایی شدن توافقهای اقتصادی با کشورهای همسایه و همسو، دستور کار قطعی ماست.
درنهایت اثر این عوامل و اقدامات بر تورم چه خواهد بود؟
مجموع این روشها و افزایش اعتماد بین ایران و شرکای اصلی تجاری ما و مسیرهای جدیدی که در حال گشایش است، کمک میکند تا عوامل نوسانهای ارزی و به تبع آن انتظارات تورمی را مهار کنیم؛ البته مشروط به اینکه همه کمک کنند بانک مرکزی در تراز منابع و مصارف ارزی، موفق عمل کند.
بهعنوان وزیر اقتصاد، در سیاست مهار تورم چه نقشی برای وزارت اقتصاد قائل هستید؟
وزارت در جلسات شورای اقتصادی سران قوا موافق اعطای اختیارات ویژه به بانک مرکزی بود. بانک مرکزی اکنون بر ابزارهای کنترلی تورم نظیر رشد نقدینگی متمرکز شده و امیدواریم این نهاد بتواند نرخ رشد ۲۵درصد نقدینگی را تا آخر امسال کنترل کند. ما هم بهعنوان وزارت اقتصاد به بانک مرکزی کمک میکنیم. البته ما در وزارت اقتصاد دنبال این هستیم که سیاست ضدتورمی به تولید آسیب نرساند. درواقع وزارت اقتصاد بیشتر سمت تامین مالی تولید را خواهد گرفت؛ چون احساس میکنیم رسالت قانونی وزارتخانه ما، سامان دادن به تامین مالی دولت (مالیات، سهام، اوراق و مولدسازی) و تامین مالی تولید (از کانال بانکهای دولتی، بورس و سرمایهگذاری خارجی) است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نرخ تورم تورم ارز احسان خاندوزی کالای اساسی چین شی جینپینگ لبنيات تحريم اسراييل فلسطين آمريكا شی جینپینگ چین تورم حذف ارز ۴۲۰۰تومانی ارزهای بلوکه شده وزارت اقتصاد دولت سیزدهم بانک مرکزی تامین مالی کنترل تورم بازار ارز مهار تورم سال گذشته شاخص تورم سیاست ها بانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۰۷۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مانور عجیب روی کاهش نقدینگی
آنگونه که در آمارهای رسمی منتشر شده رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ در محدوده ۶ درصد و میزان تورم هم در محدوده ۴۱ درصد گزارش شده است.
به گزارش اعتماد، کارشناسان اقتصادی میگویند رشد اقتصادی با افزایش تولید به دست میآید، اما برخی کارشناسان معتقدند رشد اقتصادی سال گذشته کشور ناشی از تولید نبوده و عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات به دست آمده است.
در بخش مهار تورم نیز در صورتی که تولید با رشد همراه باشد مهار تورم نیز ممکن میشود؛ راهکاری که کارشناسان میگویند نشان از این دارد که هنوز دستاندرکاران اقتصادی مسیر رشد را از تورم جدا نکردهاند. بر اساس آخرین برآورد صندوق بینالمللی پول، نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی در ایران از ۴۰.۳ درصد در سال ۱۴۰۱ به ۳۹ درصد در سال ۱۴۰۳ خواهد رسید که این به معنی کاهش ۱.۳ درصدی این شاخص است.
متوسط رشد اقتصادی در ۱۰ سال گذشته چقدر بود؟آنگونه که در آمارها آمده است؛ متوسط رشد اقتصادی تولید ناخالص داخلی کشور در طول ۱۰ سال گذشته حدود ۲.۲ درصد، رشد بخش صنعت حدود ۰.۳ درصد و بخش معدن منفی ۲.۰۴ درصد شده که این اتفاق به دلیل نامساعدتر شدن فضای کسبوکار، پیشبینیپذیر نبودن قیمت محصولات و مواد اولیه، بیثباتی سیاستها و قوانین و رویههای اجرایی ناظر بر فضای کسبوکار و دشواری تأمین مالی، کیفیت حکمرانی و ضعف تضمین حقوق مالکیت و عدم رشد مستمر و پایدار تولید در سطح ملی است.
این در حالی است که در همسایگی ایران کشور عربستان نرخ رشد اقتصادی خیرهکننده و کمنظیری در دهه اخیر داشته که همچنان با آهنگی شتابان ادامه دارد، این نرخ در سال ۲۰۲۲ به حدود ۹ درصد و در ششماهه اول سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۱ درصد رسیده است. اما پرسشی که این روزها برای بسیاری از ایرانیان مطرح شده آن است که اولا آیا دولت سیزدهم در مهار تورم توفیقی داشته و اگر نه دلایل این عدم توفیق چه بوده است؟ دولت به زعم خود مجموعه اقداماتی را برای بهبود شاخصهای اقتصادی از جمله مهار تورم انجام داده است.
این اقدامات، مانع افزایش بیشتر برخی قیمتها در برخی بازارها شد. اما مرتضی عزتی، اقتصاددان میگوید که ارزش پولی ملی (نسبت به طلا و ارزهای معتبر که شاخص اصلی ارزش پولهای ملی هستند) طی یک سال اخیر نزدیک به ۵۰ درصد کاهش یافته است. این نزول به این معناست که دولت سیزدهم در مهار کاهش ارزش پول ملی که عامل اصلی تورم کنونی کشور است، موفقیتی نداشته است.
به گفته وی آنچه که در سال ۱۴۰۲ رخ داد، دقیقا نقطه منفی کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمتها بود. کاهش ارزش پول ملی، هم نسبت به طلا و هم نسبت به نرخ ارز همچنان بالای ۵۰ درصد است، اما رونقی در بازارها ایجاد نشد.
تنها کاهش رشد نقدینگی کافی است؟دولت و مجموعه بانک مرکزی نزدیک به یک ماه است که بر کاهش رشد نقدینگی و ورود این شاخص به کانال ۲۴ درصدی به عنوان یک موفقیت نام برده و معتقدند که با این اتفاق تورم نیز در پایان سال به زیر کانال ۳۰ درصدی سقوط میکند. اما نرخ تورم اعلام شده برای سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی نشان میدهد که تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. ضمن اینکه ریشه کاهش رشد نقدینگی، کنترل ترازنامه بانکها است. کاری که مدتها قبل باید انجام میشد و مردم هم با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است و این تورم است که باید کم شود.
اعداد اعلام شده بانک مرکزی البته آماری است که معمولا بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضاییه ارایه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد. این آمار بر اساس سال پایه ۱۳۹۵ است و به همین دلیل بسیار بالاتر از رقم اعلام شده تورم مرکز آمار یعنی کانال ۳۸ درصدی است.
چنانکه عبدالناصر همتی رییس کل اسبق بانک مرکزی در این باره میگوید: دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.
سه ناترازی اصلی در اقتصاد ایران کدامند؟قدرتالله اماموردی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در خصوص عدم موفقیتها در مهار تورم از سوی دولت، گفت: موضوع مربوط به مهار تورم یکی از موضوعات مورد مناقشه میان اقتصاددانها است، اما اکثر اقتصاددانها بر این باور هستند که تورم در ایران ریشه پولی دارد و افزایش حجم پول و پایه پولی در مجموع باعث رشد تورم در کشور شده است که یک رابطه همبستگی نزدیک به ۱ در بلندمدت با افزایش حجم پول ایجاد میشود.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: ریشه تورم موجود در سه ناترازی اصلی در اقتصاد ایران است که این ناترازیها هر لحظه بیشتر هم میشود یکی از این ناترازیها بدهی دولت به بانک مرکزی است که تحت عنوان کسری بودجه از آن یاد میشود، مورد بعدی مربوط به بدهی بانکها به بانک مرکزی است که ناترازی بانکها را به دنبال دارد و مورد سوم هم ناترازی تجاری در کشور است که باعث خروج سرمایه سنگین از کشور میشود که باعث افزایش منابع پولی در بانک مرکزی شده است.
خلق پول باعث تورم شده استاو با بیان اینکه میزان پایه پولی در سال ۱۴۰۲ با رشد ۴۰ درصدی مواجه شده است، تصریح کرد: بر اساس یکی از نظریهها همین موضوع باعث افزایش تورم در اقتصاد میشود، عدم کنترل تورم در کشور بهشدت خلق پول برمیگردد که باید آن را کنترل کنند که این مساله هم به کسری بودجه دولت مرتبط است که قادر به کنترل آن هم نیستند.
اماموردی تصریح کرد: در صورتی که دولت کوچک شود و از تصدیگریاش هم کاسته شود و بتواند هزینههای خود را کاهش دهد میتواند رشد تورم را هم کنترل کند این در حالی است که هر دولتی که پس از ۴ سال بر سر کار میآید نشان داده که قادر به این مساله نیست و طبیعتا این موضوع همچنان لاینحل باقی مانده است.
دولت دست در قلک بانک مرکزی کرده استاو با اشاره به تامین مالی بودجه دولت خاطرنشان کرد: عمدتا ساختار بازار مالی ایران به گونهای است که ظرفیت تامین مالی از طریق بدهی برای دولت را ندارد و طبیعتا دولت از طریق افزایش حجم پول و انتشار پول جدید و پولی کردن کسری بودجه از سوی بانک مرکزی این تورم را به وجود میآورد.
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که آیا ناهماهنگیهایی در سیاستهای پولی و ارزی کشور وجود دارد که منجر به این میزان از تورم شده است، گفت: خیر، اتفاقا هماهنگ هستند و بانک مرکزی از سمت دولت هدایت میشود، اما مساله اصلی عدم استقلال بانک مرکزی است و دولت برای تامین منابع مالی دست در قلک بانک مرکزی میبرد و بانک مرکزی را وادار به چاپ پول میکند.
امام وردی با بیان اینکه هیچ سیاست پولی در دولت وجود ندارد، تصریح کرد: متاسفانه بانک مرکزی نقش سیاستگذاری و نظارتی خود را از دست داده است و چارهای جز هماهنگ شدن با سیاستهای دولت ندارد.
این کارشناس اقتصادی در خصوص رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۲ گفت: ادعای رشد اقتصادی ۶ درصدی بیشتر به فروش نفت در سال گذشته برمیگردد که به دلیل اینکه بخشهای مهم اقتصادی از صنعت تا کشاورزی با رشد منفی مواجه شده بودند و تشکیل سرمایه ثابت هم منفی بود منجر به رشد منفی سرمایهگذاری هم شده است، پس چطور امکان دارد میزان سرمایهگذاریها افت داشته باشد، اما با رشد اقتصادی روبرو شده باشیم.
رشد اقتصادی ۱۴۰۲ ناشی از فروش نفت استامام وردی ادامه داد: مسلما این رشد اقتصادی ناشی از فروش نفت است که کیفیتی هم ندارد و ناپایدار هم هست و به دلیل تورم و افزایش قیمتها عملا این رشد اقتصادی ۶ درصدی در زندگی ما ناملموس شده است و اگر واقعا این رشد رخ داده بود و ظرفیت خالی وجود نداشت این موضوع در رفاه جامعه مشخص میشد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تورم بیش از ۴۰ درصدی در کشور افزود: طبیعی است که قدرت خرید و رفاه ما کاهش پیدا کرده است، در بخش کنترل نقدینگی دولت سعی در کنترل تراز بانکی داشته، اما نکتهای که رخ داده است به منابع پایه پولی دولت برمیگردد که شامل ذخایر ارزی، بدهی دولت به بانک مرکزی و بدهی بانکها به بانک مرکزی است که بسیار مهم است.
دولت بدهی خود را دور زده استاو ادامه داد: ادعای دولت این است که برای اولین بار کسری بودجه دولت افت داشته است، اما از سوی دیگر بدهی دولت به بانکها و بانک مرکزی با افزایش عجیبی روبرو شده است و دولت این بدهی را دور زده است و بانکها را وادار به خرید اوراق بدهی کرده است و بانکها به خاطر خرید این اوراق دچار کسری تراز نقدی میشوند و چارهای جز اضافه برداشت از بانک مرکزی ندارند.
اماموردی تصریح کرد: دولت به جای آنکه به صورت مستقیم از بانک مرکزی قرض بگیرد با فروش اوراق قرضه به بانکها آنها را وادار به استقراض از بانک مرکزی کرده است و در واقع یک جابهجایی در این بخش رخ داده است و پایه پولی هم تا ۴۰ درصد رشد داشته که این میزان با یک تاخیری در سالهای آینده خود را با تورم بیشتر نشان میدهد.